تحقیق و پژوهشی در تفسیری مخلوط از تفاسیر شیعه به نام تفسیر الأئمة لهدایة الأمة

پدیدآورسیداحمد تویسرکانی

نشریهمجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی (دانشگاه اصفهان)

شماره نشریه20_21

تاریخ انتشار1390/01/17

منبع مقاله

share 448 بازدید
تحقیق و پژوهشی در تفسیری مخلوط از تفاسیر شیعه به نام تفسیر الأئمة لهدایة الأمة

سید احمد تویسرکانی*

چکیده

از آثار بازمانده قرن یازدهم هجری در مرکز علمی اصفهان تقسیری است به نام تفسیر الائمة لهدایة الامة از مؤلفات دانشمندی به نام آقا محمد رضا فرزند مولی عبد الحسین معروف به نصیری طوسی از اعقال شیخ ابو جعفر محمد بن حسن طوسی(م-460)وی از تلامذه سید جلیل میر شرف الدین شولستانی متوفای پس از سال 1063 ه.است و معاصر با مجلسی اول و ثانی.
و آن تفسیری است روایی و جامع، مطالب در آغاز به فارسی و پس از آن عینا به عربی بیان شده، از خصوصیات و زندگی مؤلف، اطلاعاتی کاملی در دست نیست جز آنچه به اختصار و کلی بعضی از معاصرین او نقل کرده‏اند و یا از آثار و مؤلفات او به‏دست آمده است.
صاحب أمل‏الامل.مرحوم شیخ حرّ عاملی(م-1104 ه.)از معاصرین او در ترجمه او آورده:امیر کبیر سید محمد رضا حسینی منشی الممالک، از دانشمندان معاصر است و عالمی است فاضل، محدث، جلیل القدر ساکن اصفهان از مؤلفات او است تفسیری بزرگ در بیش از سی مجلد به عربی فارسی با احادیث وارده و دیگر کتابی در کشف الآیات به گونه‏ای بدیع و جالب.
مرحوم میرزا عبد اللّه افندی صاحب ریاض العلماء پس از مطالعه این کتاب در یادداشتهایی که در حواشی آن نگاشته به نقد و ذکر اشتباهات مؤلف پرداخته و پس از آن علامه تهرانی در الذریعه(ج 4/236)و مقدمه تفسیر تبیان چاپ نجف، نیز دراین مورد مطالبی اظهار فرموده است.دراین مقاله نظر نگارنده و نمونه‏ای از سبک نگارش مؤلف دراین تفسیر و معرفی مؤلفات شناسایی شده وی به تفصیل آمده است.

مقدمه

عنوان فوق نام تفسیری است روایی و مبسوط بر تمام قرآن به پارسی و عربی در سی و یا بیست مجلد که در قرن یازدهم ه.ق تألیف شده و تاکنون به طبع نرسیده.مؤلّف بزرگوار آن از دانشمندان و رجال علمی اصفهان است به نام آقا محمد رضا فرزند مولی عبد الحسین بن محمد زمان نصیری طوسی.از خصوصیات زندگی او اطلاعات کافی در دست نیست جز آنکه خود بیان داشته که او از احفاد و اعقاب عالم بزرگوار شیخ الطائفه ابو جعفر محمد بن حسن طوسی(460-385 ه.ق)مؤسس و بنیانگذار حوزه علمیه نجف اشرف و مؤلّف کتاب تهذیب الاحکام و استبصار از کتب اربعة که از منابع و مآخذ احادیث شیعه است.
مرحوم علاّمه تهرانی در مقدمه تفسیر التبیان فی تفسیر القران(11/مقدمه) می‏فرماید:
از اینکه مؤلّف در بعضی از مواضع این تفسیر آورده«قال جدّنا الأمجد العالم المتعلّم بعلوم الصّادقین الشیخ ابو جعفر محمدبن الحسن الطوسی» 1 چنین استفاده می‏شود که شیخ بزرگوار جدّ پدری او بوده است.
بنابراین نسبت مؤلّف منتهی می‏شود به عالم و فقیه عالی قد شیخ ابو علی حسن بن محمد بن حسن طوسی متوفای بعد از 515 ه.ق که تنها فرزند ذکور شیخ طوسی و از فقهای بزرگ و محدثین شیعه است و چنانکه حاجی نوری و در مستدرک الوسائل فرموده اکثر اجازات علمای شیعه به او منتهی می‏گردد(24/ج 3، ص 509-505).
او پس از درگذشت شیخ در نجف اشراف به جای پدر بر کرسی تدریس تکیه زد و اکابر دانشمندان شیعه و سنّی از افادات و مجلس درسش بهره می‏یافتند.
اعقاب وی بعضی به اصفهان مهاجرت نموده و در آنجا سکونت گزیده‏اند و از خاندان موجه علمی این شهر به‏شمار می‏رفته و شهرت آنان به طوسی به این جهت بوده، ولی وجه شهرت و لقب آنها به نصیری درست معلوم نیست.
والد او، مولی عبد الحسین بن محمد زمان نصیری طوسی نیز از فضلا و دانشمندان اصفهان بوده و اصاحب ذریعه دستخط او را مبنی بر تملک کتاب نهج البلاغه علاّمه حلی نوشته محمد کاظم بن شکر اللّه به سال 1025 ه.در ظهر آن به امضای«عبد الحسین بن محمد زمان نصیری طوسی»رؤیت نموده است(5/ج 4، ص 237).
و برادر او مولی محمد تقی بن عبد الحسین نصیری طوسی مؤلّف کتاب العقال فی مکارم الخصال است که از تألیف یکی از مجلدات آن روز یکشنبه 26 ربیع الثانی سال 1080 در اصفهان فراغت یافته و کتاب تیسیر به فارسی در علوم مختلف(17/ج 2، ص 367-363 و 11/صفحات ابج، ابد، ابه)از دیگر مؤلفات او است.
و از این خاندان‏اند:
1-مولی حسن بن محمد صال نصیری طوسی صاحب کتاب هدایة المستر شدین در انواع استخاره که به سال 1132 ه.آن را تألیف کرده است.
2-مولی محمد ابراهیم بن زین العابدین نصیری طوسی که به سال 1097 زنده بوده و کتاب تلخیص الشافی را برای خود نگاشته است.
3-مولی محمد بن محمد ابراهیم بن زین العابدین نصیر طوسی که در ظهر بعضی کتاب نوشته او مشعر بر تملک آن آمده است.
نخستین مأخذی که ذکر مؤلف درآن آمده کتاب أمل الآمل تألیف عالم جلیل شیخ حرّ عاملی(م-1104 ه.)است که درآن ترجمه مؤلف تفسیر به این عبارت آمده:
الامیر الکبیر السید محمد رضا الحسینی منشی الممالک، عالم، فاضل، معاصر، محدّث، جلیل القدر، له کتاب کشف الایات عجیب، و تفسیر القران کبیر، اکثر من ثلاثین مجلدا، عربی و فارسی، جمع فیه الاحادیث و ترجمتها، ساکن اصفهان.
در نجوم السماء صفحه 142 میرزا محمد علی کشمیری(م-1309 ه.)عینا ترجمه عبارت فوق را در شرح او به این عبارت آورده:«مولانا سید محمد رضا حسینی‏ فاضل کامل و معاصر صاحب أمل الآمل است، چنانکه در کتاب مزبور مسطور است که امیر کبیر سید محمد رضا حسینی منشی الممالک، عالم و فاضل و معاصر و محدّث جلیل القدر است از تصانیف شریفه او است کتاب کشف الآیات، و آن کتابی است عجیب به طرز جدید نوشته و دیگر کتاب تفسیر القرآن که زیاده از سی‏جلد در عربی و فارسی است و جمع نموده و آن احادیث را و ترجمه کرده و الحال در اصفهان می‏باشد.»
و عالم متتبع میرزا عبد اللّه افندی متوفای اوایل قرن دوازدهم در حواشی خود بر نسخه‏ای از أمل الآمل آورده:
مؤلّف(شیخ حرّ عاملی)در نسب وی اشتباه نموده، او از اولاد و احفاد محقق طوسی است.سید نیست و نسب او چنین است:محمد رضا بن عبد الحسین بن ادهم بن بهرام نصیری و واقعه نویس است نه منشی الممالک و از تلامذه سید میر شریف الدین علی شولستانی است. 2
و عالم جلیل مرحوم سید شبّر فرزند محمد بن ثنوان حویزی به سال(1160 ه.) در ظهر جلد اول تفسیر الائمة که نزد او بوده و به خط خود مرقوم داشته.مؤلّف این تفسیر همو است که ترجمه وی در أمل‏الآمل آمده است. 3
ولی صاحب ذریعه در مقدمه تفسیر تبیان نسبت دادن سید شبّر این تفسیر را به صاحب ترجمه در أمل الآمل به وضوع اشتباه و نادرست دانسته زیرا:
1-خاندان مؤلّف تفسیر الائمة همگان از خود با عنوان«نصیری طوسی»بدون وصف سیادت حسنی یا حسینی یاد کرده‏اند.
2-مؤلّف این تفسیر در جلد اول تصریح نموده:که اخبار و احادیث وارده و در تفسیر تماما روایت می‏شود از میر سید علی شولستانی(متوفای حدود 1063 ه.ق)و او از مشایخ و اساتید وی و مجلسی اول(م-1070 ه.)است و باتوجه به اینکه تألیف کتاب أمل الآمل به سال 1097 به پایان رسیده و مؤلّف تفسیر دراین موقع در قید حیات بوده، پس دراین مدت 34 سال که از فوت شیخ و استاد او می‏گذشته چگونه از او نقل حدیث می‏کرده؟ گذشته از اینکه مؤلّف تفسیر که از همقدران مجلسی اول بوده نیز در سال 1097 به احتمال قوی زنده نبوده.بنابراین صاحب ترجمه در أمل الآمل با عنوان امیر کبیر محمد رضا منشی الممالک مؤلّف تفسیر به پارسی و عربی در سی‏جلد و یا بیشتر و کتاب کشف الآیات، همزمان با شیخ حرّ عالمی، از نظر علامه تهرانی نمی‏تواند مؤلّف‏ تفسیر الأئمة باشد(11/ مقدمه و 5/ ج 4، ص 237-236).و نگاشته مرحوم سید شبّر در ظهر جلد اول تفسیر الأئمة موجه نمی‏باشد.
نگارنده را حدس براین است باتوجه به اطلاعات کامل و دقیق صاحب ریاض العلماء از علما و دانشمندان اصفهان و خانواده‏های علمی این شهر، او این ترجمه وارده و أمل الآمل را از مؤلّف تفسیر الأئمة دانسته و در حاشیه خود تنها براین معترض است که صاحب تفسیر نه سید است و نه منشی الممالک، او«واقعه‏نویس»است و برای اثبات عدم سیاست او دو دلیل اقامه می‏دارد:
1-او از اولاد و اعقاب محقق طوسی است و طوسی سید نیست.
2-پدران او نیز عبارت‏اند از:عبد الحسین بن ادهم بن بهرام نصیری، اینها هم سید نبوده‏اند.
و اینکه مرحوم صاحب ریاض در حاشیه خود آورده«قد غلط و نسبته هکذا»با توجه به اینکه در أمل الآمل تنها نام صاحب ترجمه«محمد رضا»آمده، چنین به‏نظر می‏رسد، او با ذکر پدران وی که قطعا از معاریف شهر اصفهان بوده‏اند و عدم سیاست آنها بر همه معلوم بوده، در مقام آن است که مدعای خود(سید نبودن صاحب ترجمه)را اثبات نماید و اگر در سلسله نسب او ذکر محمد رضا نیامده می‏تواند به این علت باشد، که مرسوم و معمول است گاه افراد را نسبت می‏دهند به معروفترین و مشهورترین آباء آنها و ظاهرا آوردن نام«بهرام نصیری»به‏همین منظور است که این خاندان در اصفهان معروف به«نصیری طوسی»بوده‏اند و به این طریق مشکل لقب«نصیری»برای این خاندان که صاحب ذریعه آن را مطرح نموده و فرموده، معلوم نیست چرا به آنها«نصیری» گفته شده، نیز حل خواهد شد.
اما این تضاد که مؤلّف خود را در تفسیر از اعقاب و احفاد، شیخ طوسی معرفی می‏کند ولی مرحوم افندی آورده«هو من اولاد محقق الطوسی»این مورد ممکن است به احتمال قوی خطای او باشد، چه بسیار اتفاق می‏افتد آدمی در شدت اهتمام به تصحیح خطا و اشتباهی، خود در غیر مورد توجه و اهتمام، دچار خطا می‏گردد و محشی مذکور (مرحوم افندی)نیز به جای«شیخ طوسی»آورده«محقق طوسی»از این‏رو که نهایت عنایت وی در انتساب صاحب ترجمه است به طوسی غیر رسید.
و اما دیگر اشکال صاحب ذریعه براین است که صاحب ترجمه در کتاب أمل الآمل به هنگام تألیف این کتاب زنده بوده، چنانکه از عبارت او ظاهر است در صورتی‏که محمد رضا مؤلّف تفسیر الأئمة درآن موقع در قید حیات نبوده است.
این اشکال را نیز حاشیه مرحوم افندی که قطعا مدتی پس از تألیف کتاب بوده مرتفع می‏سازد، زیرا در عبارت وی آمده«و الساعة هو واقعه‏نویس»او هم اکنون واقعه‏نویس است و بر زنده‏بودن او درآن ایام گواه است.(مجموعه منشآت سلیمانی نوشته احمد غلام کاتب صفویه که در فتنه افغان زنده بود است).(15/ج 10/3، ص 367).
به هرحال آنچه از مؤلّفات او شناخته شده عبارت است از:

1-کشف الآیات

نسخه‏ای از آن را صاحب ذریعه در کتابخانه عیسی عطار در بغداد رؤیت فرموده که در ظهر آن تملک محمد بن ابراهیم بن زین العابدین نصیری نگاشته و در مقدمه آن از تفسیر الأئمة و مشایخ و اساتید خود یادکرده و آن را به شاه سلیمان صفوی اهدا نموده و در دیباچه آن این شعر در تاریخ تصنیف کتاب به سال 1067 آمده است:
نام این نسخه و سال تاریخ
کشف آیات کلام قدس است
و آغاز آن چنین آمده است:
کشفت قناع عذراء المقال باسم اللّه الکبیر المتعال، و حلّیتها فی حجلة الکمال بحلیة حمد اللّه ذی العزّ و الجلال، الی قوله:یا أیّها الطالبون المائلون، و الخاطبون الراغبون ما اجود عروسا، و ما ازین حجلتها، و ما احسن زینتها، الی قوله:و سمّیته ب«کشف‏الآیات»و أنا افقر النّاس إلی عفو ربّه القدّوس، محمد رضا بن الحسین النصیری الطوسی فی سنة بیّنتها فیما قلناه بالفارسیة الخ.
کتاب مزبور در یک مقدمه و بیست و هشت باب به‏شماره حروف اول کلمات قرآنی تنظیم شده و هر باب نیز شامل 28 باب است به ترتیب حروف الفبا واقع در آخر کلمه.
پس اگر کلمه‏ای منحصر به‏فرد باشد و در قرآن، سوره و شماره آیه آن مشخص می‏شود و اگر کلمه در موارد دیگری هم به کار رفته، کلمات پس از آن نیز می‏آید تا از صورت اشتراک خارج گردد و آنگاه نام سوره و شماره آیه مشخص می‏گردد و بعد از آن پس از کلمه«من»شماره عشرات سوره که کلمه درآن واقع است ذکر می‏شود.
نسخه‏های شناخته شده این کتاب عبارت است از:
1-نسخه اصل به خط مؤلّف که از نگارش آن در روز سه‏شنبه ربیع‏الثانی سال 1067 فراغت یافته و دارای 258 برگ است در کتابخانه خدیویه مصر موجود می‏باشد.
2-دو نسخه از آن در کتابخانه آستان قدس رضوی موجود است، یکی نوشته محمد رضا بن درویش محمد شهرزادی به سال 1089، که آن را به دستور مؤلّف نگاشته و دیگری نوشته محمد در تاریخ 1123 ه.ق.
3-نسخه‏ای نوشته از روی نسخه اصل به سال 1073 که در ظهر آن خط مصنف آمده:در کتابخانه میرزا محمد باقر شهیدزاده در تهران.
4-نسخه‏ای در کتابخانه حاج شیخ عبد الحسین تهرانی.
5-نخسه‏ای متعلق به حاج علی محمد نجف‏آبادی.(5/ج 18، ص 403).
6-نسخه‏ای متعلق به کتابخانه مدرسه مرحوم آخوند ملا محمد حسین همدانی که در صفحه 1265 فهرست کتب خطی ذکر آن آمده و چنین یاد شده؛گویا از محمد رضا بن عبد اللّه طوسی شیعی است که در سال 1067 ه.ساخته شده است و پس از ذکر آغاز و انجام آن، در خاتمه آن آمده تمت بعون اللّه تعالی ضحوة یوم الخمیس رابع شهر شوال سنة 1082 هجری.
7-نسخه‏ای در کتابخانه مدرسه امام صادق قزوینی موجود است که در دار السلطنه قزوین به سال 1106 ه.نگاشته شده است.

2-تفسیر الأئمة لهدایة الأئمة

این تفسیر شریف، تفسیری است روایی مستند به احادیث و روایاتی که از ائمه اطهار سلام اللّه علیهم اجمعین در کتب حدیث شیعه آمده و در بیان نکات و دقایق ادبی انوار التنزیل قاضی بیضاوی بیشتر مورد توجه و عنایت مؤلّف است.
روش نگارش آن چنین است:که مؤلّف قبل از شروع در تفسیر آیات هر سوره، در آغاز روایات وارده در فضیلت سوره، و قرائت و شأن نزول و مکانت و حکایت آن از توراة و زبور و دیگر کتب آسمانی، هریک از جداگانه تحت عنوان«فصل»بیان می‏کند و پس از آن به ترتیب، چند آیه از سوره را با ترجمه در زیر سطور نگاشته و بعدا به تفضیل به شرح و نقل روایات به فارسی می‏پردازد و با فراغت از بیان مطالب به فارسی، عین مطالب یادشده به عربی نگارش می‏یابد و درآن رؤیت شده کلا عبارت فارسی به خط نستعلیق و با مرکب سرخ(شنگرف)مانند عنوانها نگاشته‏شده و عبارات عربی با خط نسخ و مرکب سیاه.
منابع یادشده دراین تفسیر عبارت است از:
1-تفسیر امام حسن عسکری.
2-تفسیر برقی شیخ ابو عبد اللّه محمد بن خالد قمی.
3-تفسیر بیضاوی، انوار التنزیل.
4-تفسیر صغیر و کبیر علی بن ابراهیم قمی.
5-تفسیر غیاث بن ابراهیم.
6-تفسیر عیاشی ابو النضر محمد بن مسعود.
7-تفسیر قطب راوندی سعید بن هبة اللّه.
8-تفسیر مجمع البیان طبرسی.
9-احتجاج طبرسی ابو منصور احمد بن علی.
10-الاختصاص از ابو عبد اللّه محمد بن محمد بن نعمان معروف به شیخ مفید.
11-امالی شیخ طوسی.
12-تأویل الآیات.سید شرف الدین علی حسینی استرآبادی نجفی.
13-تهذیب الاحکام شیخ طوسی.
14-ثواب الاعمال شیخ صدوق.
15-خصال شیخ صدوق.
16-کتاب سلیم بن قیس.
17-عیون اخبار الرضا.
18-غیب نعماتی محمد بن ابراهیم بن جعفر.
19-قصص الانبیاء راوندی.
20-کافی محمد بن یعقوب کلینی.
21-محاسن برقی.
22-معانی الاخبار شیخ صدوق.
23-مکارم الاخلاق رضی الدین حسین بن فضل طبرسی.
24-من لا یحضره الفقیه شیخ صدوق و غیره.
برای آشنایی بیشتر علاقه‏مندان به این تفسیر گرانبها، نمونه‏ای از فارسی و عربی آن در اینجا نقل می‏گردد:
1-آغاز مجلدی که شامل سوره یوسف است و در ظهر آن آمده جلد هشتم چنین شروع می‏شود.سوره یوسف(با شنگرف)
فصل فی خواصّها، الصدوق فی کتاب ثواب الاعمال مرسلا عن ابی عبد اللّه علیه السلام، من قرأ سوره یوسف فی کلّ یوم أو فی لیلة بعثه اللّه یوم القیامة و جمالی علی جمال یوسف، فلا یصیبه فزع یوم القیامة و کان خیار عباد اللّه الصّالحین، قال و کانت فی التوراة مکتوبة.
روی محمد بن مسعود بن محمد بن عیاش السلمی عنه فی تفسیره و حذف أسناده عن ابی بصیر عن ابی عبد اللّه علیه السلام قال سمعته یقول:من قرأ سورة یوسف فی کلّ یوم أو فی کلّ لیلة، بعثه اللّه یوم القیامة و جماله علی جمال یوسف، و لا یصیبه یوم القیامة کما یصیب الناس من الفارع، و کان جیرانه من عباد اللّه الصالحین.
ثمّ قال:أنّ یوسف کان من عباد اللّه الصالحین و أو من فی الدنیا أن یکون زانیا أو فحّاشا.
فصل-فی فضلها و ثواب قراءتها.الصدوق، روی محمد بن مسعود ما أوردناه فی الفصل الاول.
فصل-فی أنّها من المفصّل الذی أعطی نصفه مکان التوارة و نصفه مکان الزبور. ابو منصور احمد بن علی الطبرسی فی کتاب الاحتیاج مرسلا ما أوردناه فی مثل هذا الفصل فی أول هود قبل الشروع فی التفسیر.
فصل-أنّها مکتوبة فی التوراة-الصدوق فی کتاب ثواب الاعمال مرسلا ما أوردناه فی الفصل الاول.
فصل-فی النّهی عن تعلیمها النّساء و قراء تهنّ أیاها، فأنّ فیها الفتن، و الأمر بتعلیمهنّ سورة النور فانّ فیها المواعظ.
محمد بن یعقوب فی باب تأدیب النّساء من کتاب النکّاح من الکافی عن عدّة من أصحابنا عن سهل بن زیاد عن علی بن اسباط عن عمّه یعقوب بن سالم رفعه قال:قال امیر المؤمنین لا تعلّموا نساءکم سورة یوسف و لا یقرؤهنّ ایّاها، فأنّ فیها الفتن، و علّموهنّ سورة النّور فأنّ فیها المواعظ.
پس از این‏روایت سه روایت دیگری را نقل می‏کند که در آنها نیز توصیه شده به آموزش سوره نور به زنان و ترک تعلیم سوره یوسف به آنها، یکی از کتاب کافی در باب‏ حق اولاد از کتاب عقیقه، (23/ج 6/48، حدیث شماره 6).و دو روایت مرسله از کتاب من لا یحضره الفقیه(12/ج 1/374، حدیث شماره 1089 و ج 3/442، حدیث شماره 4535).
بسم اللّه الرحمن الرحیم
الر تلک آیات الکتاب المبین أنّا انزلناه قرآنا عربیّا لعلکم تعقلون نحن نقصّ علیک احسن.
این سوره در قصه یوسف نازل شده می‏فرماید:
الف لام را، آن آیه‏های کتاب ظاهر است، به تحقیق که ما فرود آورده‏ایم آن را و حال آنکه قرآنی است عربی برای اینکه شما تعقل کنید، ما بیان می‏کنیم بر تو ای محمد بهترین بیان.
و پس از ترجمه فوق به شرح و تفسیر فارسی آن می‏پردازد و چنین می‏گوید:
قرآن از اول تا آخر و از آخر تا اول عربی است، تا آسمانها و زمین قائم است و از برای هر قومی آیه‏ای است که آن را می‏خوانند و وحی از نزد خدای عزّ و جلّ عربی نازل می‏شود و چون پیامبری از پیامبران می‏آید به زبان قوم او می‏آید، پس خداوند سبحانه نازل نساخته است کتابی و نه وحیی الاّ به عربی.
پس به گوش پیامبران علیهم السّلام به زبانهای قوم ایشان می‏رسد و به گوش پیامبر ما صلی اللّه علیه و آله به عربی می‏رسید و چون آن را به قوم می‏گفت به عربی می‏گفت، پس به گوش قوم وی به زبان ایشان می‏رسید، و کسی که با پیامبر صلی اللّه علیه و آله به هر زبانی خطاب می‏کرد، به گوش آن حضرت به عربی می‏رسید و همگی را جبرئیل ترجمه می‏کرد جهت شرفی که وی را از جانب خدای عزّ و جلّ بود.
و اگر قرآن بر عجم نازل می‏شد عرب به آن ایمان نمی‏آورد و بر عرب نازل گشته و عجم به آن ایمان آورده، پس این فضیلت عجم است و حق سبحانه دراین باب سوره الشعراء آیات 192، 193، 194، 195، 198، 199 می‏فرماید:
و أنّه لتنزیل ربّ العالمین، نزل به الرّوح الامین، علی قلبک لتکون من المنذرین، بلسان عربیّ مبین، و لو نزّلناه علی بعض الاعجمین فقرأه علیهم ما کانو به مؤمنین.و قریش گفتند که این قرآن زبان ابو فکیهه مولای ابن حضرمی 4 است که به محمد به زبان خود، علم آن را تعلیم می‏کند و وی عجمی زبان و پیروی پیامبر صلی اللّه علیه و آله کرده و به او ایمان آورده و از اهل کتاب بود، پس حق تعالی دراین باب در سوره«نحل»آیه 103 فرموده:
و لقد نعلم أنّهم یقولون أنّما یعلّمه بشر لسان الذّی یلحدون إلیه أعجمیّ هذا لسان عربیّ مبین.
بعد از آن حق تعالی به پیغمبر خود خطاب کرده می‏فرماید
القصص بما اوحینا الیک هذا القرآن و ان کنت من قبله لمن الغافلین.اذ قال یوسف لأبیه یا أبت إنّی رأیت احد عشر کوکبا و الشّمس و القمر رأیتهم لی ساجدین. بیان خبر به آنچه وحی فرستاده‏ایم(قاضی گوید یعنی به وحی ما)ما به سوی تو این قرآن را(قاضی گوید یعنی سوره را)به تحقیق که بودی تو پیش از آن غافلان (قاضی گوید 5 یعنی از این قصه)آنگاه که گفت یوسف پدر خود را که ای پدر من، به تحقیق که من در خواب دیدم یازده ستاره و آفتاب و ماه را، دیدم آنها را از برای من سجده‏کنندگان، گفت ای پسرک من.(در اینجا ترجمه پایان می‏پذیرد و سپس تفسیر این آیات به فارسی شروع می‏شود).
معنی آیه و قصه چنان است که یعقوب اسرائیل که به معنای خالص خدا است ابن اسحاق نبی اللّه بن ابراهیم خلیل اللّه هر روز قوچی کشته از آن تصدق کردی و خود و عیال از آن خوردندی.و شب جمعه در وقت افطار سائل مؤمن روزه‏دار صدا زد که خوردنی‏یی به سائل رهگذار غریب گرسنه از زیادتی طعام خود بدهید و مکرر صدا زده. این سخنان در خانه یعقوب گفت و ایشان بشنیدند و نمی‏دانستند که محقّ است و تصدیق سخن او نمی‏کردند...الخ.
این مطالب به فارسی در سه صفحه 28 سطری ادامه می‏یابد.و پس از ترجمه و تفسیر فارسی آیات 5 و 6 به تفسیر آیات از آیه اول تا نهایت آیه ششم به عربی پرداخته است و با این عبارت شروع می‏شود.
نزلت السّورة فی قصّة یوسف فقال تعالی:الر تلک آیات الکتاب مبین و قدمرّ مثلها فی اول یونس.
قال البیضاوی فی تفسیره تلک اشارة الی آیات السّورة و هی المراد بالکتاب أی تلک الآیات آیات السّورة الظاهر أمرها فی الإعجاز أو الواضحة معانیها أو المبیّنة لم تدبّرها أنّها من عند اللّه.
قوله تعالی إنّا أنزلنا الآیة:أی الکتاب قرآنا عربیّا، قال القاضی فی تفسیره:القرآن فی الأصل اسم الجنس یقع الکلّ و البعض، و صار علما للکلّ بالغلبة و نصبه علی الحال‏ و هو فی نفسه إمّا توطئة للحال الّتی هی عربیّا أو حال لأنّه مصدر بمعنی المفعول و عربیّا صفة له أو حال من الضمیر فیه أو حال بعد حال و فی کلّ ذلک خلاف.
لعلّکم تعقلون، علّه لإنزاله بهذة الصّفة أی أنزلناه مجموعا أو مقروء بلغتکم کی تفهموه و تحیطوا بمعانیه و تستعملوا فیه عقو لکم فتعلوا انّ اقتصاصه کذلک ممّن لم یتعلّم القصص معجز لا یتصور إلاّ بالإیحاء، و المعنی انّ القران عربیّ من أوّله إلی آخره و آخره إلی أوّله ما قامت السّموات و الأرض فلکلّ قوم آیة یتلونها، و الوحی ینزل من عند اللّه عزّ و جلّ بالعربیّة فاذا أتی نبیّا من الأنبیاء أتاه بلسان قومه فلمّا أنزل اللّه تعالی کتابا أو وحیا بالعربیّة فکان یقع فی مسامع الانبیاء علیهم السّلام بألسنة قومهم فکان یقع فی مسامع نبیّنا صلی اللّه علیه و آله بالعربیّة فاذا کلّم به قومه، کلّمهم بالعربیّة فیقع فی مسامعهم بلسانهم، ...الخ.
آنچه از مجلدات این تفسیر تاکنون شناخته شده عبارت است از:
1-مجلد اول آن که شامل بیست فصل در بیان مطالبی درباره قرآن و تفسیر است.به انضمام تفسیر سوره فاتحةالکتاب و 4 آیه از اول سوره بقره که به«و بالآخرة هم یوقنون» پایان می‏پذیرد.
و آغاز آن چنین آمده:
أین رتبة الانسان الّذی بدی خلقه من طین، و اعلی مقام محامد ربّ العالمین، و أنّی قدرة المخلوق من سلامة من ماء مهین، و العروج علی ذروة وصف من هو فوق وصف الواصفین، کیف نحمده و نحن من الجاهلین...
صاحب ذریعه در جلد 4/237 آورده:من جلد اول این تفسیر را در کاظمین در کتابخانه مرحوم شیخ محمد امین آل علاّمه شیخ اسد اللّه دزفولی صاحب مقابیش رؤیت نموده‏ام آن فاقد نام کاتب و تاریخ کتابت است و در ظهر آن به خط فرزند مؤلّف آمده که آن را از طریق ارث مالک شده و امضا نموده«عبد اللّه بن محمد رضا نصیری طوسی» بدون ذکر تاریخ، این نسخه از سالهای 1160 ه.تا 1182 در اختیار سید شبّر فرزند محمد بن ثنوان حویزی نجفی بوده و بعدا منتقل شده به علامه بزرگوار صاحب مقابیس.
از این مجلد نیز نسخه‏ای در کتابخانه مرحوم آیت اللّه نجفی مرعشی در 561 برگ به قطع 24x38 موجود است.
2-مجلد دوم از ابتدای سوره بقره است تا پایان آیه 86 آن سوره‏(أولئک الّذین اشتروا الحیوة الدّنیا بالآخرة...فلا یخفّف عنهم العذاب و لا هم ینصرون.)در 417 برگ هر صفحه‏ دارای 28 سطر به قطع 26x39 که در کتابخانه مرحوم آیت اللّه نجفی مرعشی موجود است.
3-مجلدی است شامل تفسیر سوره آل عمران و نساء دارای 358 برگ به قطع 24x36 و در ظهر آن وقت‏نامه‏ای آمده ممهور به مهر پادشاه وقت سلطان حسین صفوی در تاریخ محرم 1129 ه.ق.این نسخه نیز از کتب کتابخانه مرحوم آیت اللّه نجفی مرعشی است.
4-مجلدی است شامل تفسیر سوره‏های توبه، یونس و سوره هود تا پایان آن که عبارت است از سوره‏های شماره 9، 10، 11.مرحوم صاحب ذریعه نسخه‏ای از این مجلد را در نجف اشرف در کتابخانه مرحوم شیخ محمد جواد محیی الدین جامعی رؤیت فرموده.
نسخه‏ای از این مجلد نیز در کتابخانه دانشگاه تهران موجود است که در فهرست نسخ خطی ذکر آن آمده و در کتابخانه مرحوم آیت اللّه نجفی مرعشی نیز نسخه‏ای از آن با 435 برگ و به قطع 23x36 وجود دارد و در برگ اول تملک محمد ابراهیم بن زین العابدین نصیری طوسی و مهر مربع وی(علی بس است ظهیر محمد ابراهیم)آمده.
5-نسخه‏ای است شامل تفسیر سوره‏های یوسف، رعد، ابراهیم، حجر، نحل، سوره‏های شماره 12، 13، 14، 15، 16 و آن مجلدی است قطور دارای 481 برگ به قطع 25x38. این نسخه از کتب مرحوم عالم عامل حاج آقا کمال الدین قزوینی بوده که ذکر آن گذشت و اکنون نزد نگارنده موجود است.نام کاتب و تاریخ کتابت درآن نیامده و در ظهر آن آمده المجلد الثامن و بر نوشته‏ای روی عطف آن آمده تفسیر امیر کبیر محمد رضا حسی منشی الممالک.کلمه«حسی»فاقد نقطه است می‏تواند حسنی و یا حسینی خوانده شود.
6-نسخه‏ای است شامل تفسیر سوره‏های کهف، مریم، تا پایان سوره طه، سوره‏های شماره 18، 19، 20.این نسخه در کتابخانه دانشگاه تهران موجود است و در فهرست نیز ذکر آن آمده ج 1/45 فهرست کتب خطی مشکوة.
7-نسخه‏ای است شامل تفسیر سوره‏های انبیا و حج تا پایان سوره مؤمنون، سوره‏های شماره 21، 22، 23.نسخه‏ای از این مجلد نیز نزد نگارنده از کتب مرحوم حاج آقا کمال الدین قزوینی در 369 برگ به قطع 28x35 موجود می‏باشد.
دراین مجلد هم نام کاتب و تاریخ کتابت نیامده و کاتب همان کاتب مجلد شامل تفسیر سوره یوسف است و در ظهر آن آمده جلد یازدهم و بر نوشته‏ای روی عطف آن‏ نگاشته، تفسیر امیر کبیر محمد رضا حسی منشی الممالک، باز کلمه حسی بدون نقطه است و نسخه‏ای از این مجلد نیز در کتابخانه دانشگاه تهران موجود است که تفسیر چهارده آیه از پایان سوره مؤمنون را فاقد است.چنین به‏نظر می‏رسد که نویسنده تمام این مجلدات شخصی غیر از مؤلف است.و اللّه هو العالم.
بنابراین باتوجه به نسخ یاد شده از این تفسیر آنچه تاکنون از آن شناخته نشده و اطلاعی از آن در دست نیست عبارت است از:
تفسیر سوره بقره از آیه شریفه 87:
«و لقد آتینا موسی الکتاب و قفّینا من بعده بالرّسل و آتینا عیسی بن مریم البیّنات و أیّدناه بروح القدس الخ»تا پایان این سوره. و تفسیر سوره‏های:المائده شماره 5، الانعام شماره 6، الاعراف شماره 7، النفال شماره 8، الاسراء شماره 17، النور شماره 24 و دیگر سوره‏های واقع پس از آن تا پایان قرآن.
به‏طور قطع تمام مجلدات این تفسیر بزرگ در کتابخانه معروف عالم جلیل آقا حاج محمد ابراهیم قزوینی اصفهانی(م-1261)موجود بوده وی معاصر با سید حجة الاسلام شفتی و از خصیصین تلامذه او بوده و امامت مسجد بزرگ معروف به مسجد آقانور واقع در محله باب الدشت اصفهان را به عهده داشته است و پس از تقسیم بین ورثه و خاندان آن مرحوم از آن مجلدات اطلاعاتی در دست نیست جز دو مجلد از آن، که تا این اواخر در کتابخانه عالم فاضل حاج آقا کمال الدین قزوینی فرزند آقا محمد جواد فرزند آقا محمد بن حاج محمد ابراهیم، هنوز باقی بود که با درگذشت نامبرده در محرم الحرام 1394 در سهم الارث همسر نگارنده قرار گرفته است.

3-مختصر تفسیر الأئمة لهدایة الأمّة

مؤلّف این تفسیر، خود قسمت فارسی آن را جداگانه در شش مجلد قطور جمع‏آوری و با یک مقدمه به نام«مختصر تفسیر الأئمة»نامگذاری فرموده است که گاه از آن به تفسیر الأئمة کوچک نیز یادشده و آغاز آن چنین است:
«آفرین جهان آفرین یکتا و ستایش کیهان خدای خود ستا...تا آنجا که آمده اما بعد چون اخبار متواتر المعنی و آثار بی‏عدّ و احصاء در نهی و منع...
افقر خلایق به عفو قدّوسی محمد رضا بن عبد الحسین نصیری طوسی به توفیق تألیف کتابی حجیم و تصنیف تفسیری جسیم مسمّی به تفسیر الأئمة لهدایة الأمة در عرض چندین سال مشتمل بر چندین مجله مالامال از صفایای خزائن ذوالجلال، مشحون به ذکر روایات اهل بیت طییبین...به دری و تازی سربلندی و سرافرازی یافت...
به خاطر مکسور و ضمیر مفتور رسید که چون تهیدستان سرمایه متاع دنیا را توانایی تحصیل آن گنج گرانبها نیست، تفسیر فارسی آن را که همگی بی‏تغییر و تصرف معانی الفاظ و عبارات و روایات باهرات است جدا و به تدوین کتابی علی‏حده، و تحصیل آن را بر طالبان تفسیر ائمه هدی علیهم السّلام آسان سازد، لهذا این کتاب بعد از بیان مقدمه‏ای در تفسیر آیات مستنبط از روایات ائمه طیّبین که بیرون از احاطه دفّتین است شریف تدوین یافت.»
نگارنده خود مجلد اول آن را که از اول قرآن است تا آیه 172 سوره اعراف در کتابخانه مسجد گوهرشاد مشهد رؤیت نموده‏ام که آن در قطع 19x32 و هر صفحه دارای 25 سطر می‏باشد.
مرحوم عالمه تهرانی در ذریعه ج 20/189 فرموده:من جلد اول آن را که از اول قرآن است تا پایان سوره مائده نزد آقا سید محمد باقر از احفاد مرحوم آیت اللّه سید محمد کاظم یزدی در نجف اشرف دیده‏ام و در پایان آن مجلد چنین نگاشته:«در پی در می‏آید آن را سوره انعام»و ظاهرا تمام شش مجلد آن که به خط مصنف بوده نزد سید شبرّ بن محمد بن نثوان موسوی چنانکه وی در ظهر مجلد اول مرقوم داشته و در مقدمه آن در یک صفحه بزرگ ذکر آیاتی آمده که در قرآن نیست مثل الشیخ و الشیخة اذا زنیا...
الخ و إنّ أعداء علی...الخ و دیگر آیات، و پس از آن به تفسیر استعاذة و سوره فاتحه الکتاب پرداخته و نسخه‏ای از آن در فهرست کتب خطی مرحوم استاد مشکوة رحمة اللّه علیه معرفی شده که آغاز می‏شود از سوره اعراف تا پایان آیه 88 سوره الاسراء قل لئن اجتمعت الجنّ و الإنس علی أن یاتوا...الی اخره.امید است که با عنایت خداوند متعال و نشر این نوشتار بقیه مجلدات این تفسیر شریف هرچه زودتر شناخته و مورد استفاده همگان قرار گرفته، بمنّه و عنایته.و الحمد اللّه رب العالمین.

پی‏نوشت

(*)-دانشیار گروه حقوق دانشگاه آزاد اسلامی-واحد خوراسگان
(1)-شیخ ابو جعفر محمد بن حسن طوسی، نیای بزرگ ما که عالم و فراگیرنده علوم مکتب امامین صادقین(امام محمد باقر و اما جعفر صادق علیهما السلام)است فرموده...
(2)-عبارت صاحب ریاض چنین است؛«أقول:هو من أولاد المحقق الطوسی و لیس بسید، فالشیخ المؤلف قد غلط و نسبه هکذا:محمد رضا بن عبد الحسین بن ادهم بن بهرام النصیری، و الساعة هو«واقعه‏نویس»و قرأ علی السید امیر شرف الدین الشولستانی.ریاض العلماء، ج 5/103.
سید میر شریف الدین علی بن حجة اللّه شولستانی الاصل، فقیه، متکلم، ادیب، استاد مجلسی اول و از تلامذه امیر فیض الله تفریشی است و او را تألیفات بسیاری است که از آن جمله است:کنز المنافع فی شرح مختصر النافع او پس از/1063 در نجف اشرف درگذشته است.
ریاض العلماء، ج 3/388.
(3)-منظور همان امیر کبیر سید محمد رضا حسینی منشی الممالک است.
(4)-در کتاب الاصابة فی تمییز الصحابة آمده:ابو فکیهه جهمی برده صفوان بن امیه است، ج 7/322، طبع دارالجیل، بیروت سال 1412 ه.
(5)-منظور از قاضی، قاضی بیضاوی(م-791 ه.)صاحب تفسیر انوار التنزیل است.

منابع

1-ابن حجر عسقلانی، شهاب الدین احمد بن علی بن محمد کنانی(م-852 ه)، الاصابة فی تمییز اسماء الصحابة، چاپ دار الجیل، بیروت، 1412 ه.
2-استوری، ادبیات فارسی، ج 1، بخش یکم(نگاشته‏ها درباره قرآن)، ترجمه یو.ا.برگل؛یحیی آریان‏پور و دیگران، انتشارات مطالعات و تحقیقات فرهنگی، تهران، 1362.
3-افندی، میرزا عبد الله(م-1135 ه)، تعلیقه أمل الآمل، مکتبه مرعشی نجفی، قم، 1410 ه.
4-افندی میرزا عبد اللّه(م-1135 ه)، ریاض العلماء، انتشارات مکتبه آیة الله نجفی، قم، 1401 ه.ق.
5-تهرانی، علامه شیخ آقا بزرگ(م-1388 ه)، الذریعة الی تصانیف الشیعه، مجلدات 1 و 4 و 5 و 18 و 20، چاپ دار الاضواء، بیروت، بی‏تا.
6-جابری انصاری، حاج میرزا حسن‏خان(م-1379 ه)، تاریخ اصفهان، ناشر حسین عمادزاده، مهر 1321 ش.
7-حاجی نوری، میرزا حسین(م-1320 ه)خاتمه مستدرک الواسایل، مؤسسه آل البیت، چاپ دوم، قم، 1416.
8-حرّ عاملی، ابو جعفر محمد بن حسن(م-1104).أمل‏الآمل، تحقیق سید احمد حسینی، مطبعه الآداب، نجف اشرف.
9-داوودی، حافظ شمس الدین محمد بن علی بن احمد(م-945 ه)، طبقاب المفسرین، طبع دار الکتب العلمیه، بیروت، بی‏تا.
10-روشن، محمدو دیگران فهرست کتب خطی کتابخانه‏های رشت و همدان، انتشارات فرهنگ ایران زمین، تهران، 1353 ش.
11-شیخ الطایفه، ابو جعفر محمدبن حسن طوسی(م-460 ه)، مقدمه تفسیر شریف التبیان، دار احیاء التراث العربی، بیروت، بی‏تا.
12-شیخ صدوق، ابو جعفر محمد بن علی بن الحسین بابویه(م-381 ه)، من لا یحضره الفقیه، تصحیح علی اکبر غفاری، منشورات جامعه مدرسین قم، 1404 ه.
13-عقیقی بخشایشی، طبقات مفسران شیعه، ج 3، نشر نوید اسلام، قم، 1373.
14-فهرست کتب خطی آستان قدس، ج 4.
15-فهرست کتب خطی کتابخانه مجلسی، ج 10، بخش 3.
16-فهرست کتب خطی کتابخانه مرحوم آیت اللّه نجفی مرعشی، ج 3، ج 7، ج 11.
17-فهرست کتب خطی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران، ج 1 و ج 2.
18-فهرست کتب خطی کتابخانه مسجد گوهرشاد، مشهد.
19-قاضی ناصر الدین ابو سعید عبد الله بن عمر(م-791 ه.)، انوارالتنزیل و اسرار التأویل (معروف به تفسیر بیضاوی)، چاپ دارالکتب العلمیة، بیروت، 1408.
20-قمی، حاج شیخ عباس بن محمد رضا(م-1359 ه).الکنی و الالقاب، مکتبه صدر، ناصر خسرو، تهران، 1409 ه.
21-قمی حاج شیخ عباس بن محمد رضا(م-1359 ه)، هدیة الاحباب، طبع مکتبه مرتضویه، نجف، 1349.
22-کشمیری، میرزا محمد علی(م-1309 ه).نجوم السماء، مکتبة بصیرتی، قم، بی‏تا.
23-کلینی، ثقة الاسلام ابو جعفر محمد بن یعقوب(م-329)، کتاب الکافی، نشر دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1377 ه.
24-محدث نوری، حاج میرزا حسین(م-1320 ه)، مستدرک الوسائل، مؤسسه آل البیت، قم، 1409 ه.
25-معلم حبیب‏آبادی، میرزا محمد علی(م-1396 ه)، مکارم الآثار، ج 5، انتشارات اداره کل فرهنگ و هنر استان اصفهان.
26-منزوی، احمد.فهرست نسخه‏های خطی فارسی، ج 1.
27-نصیری طوسی اصفهانی، محمد رضا.تفسیر الأئمة لهدایة الامة، نسخه خطی، ج 8 و 11.

مقالات مشابه

تنويع و تقسيم مباحث علوم قرآن

نام نشریهقرآن شناخت

نام نویسندهعلی‌اوسط باقری

پايان نامه ها و كتاب شناسي قرآن و امام جواد(ع)

نام نشریهبینات

نام نویسندهادریس جعفرزاده

نقد کتاب «رویکردی نو به مطالعه قرآن»

نام نشریهمطالعات قرآنی

نام نویسندهسیدمصطفی احمد‌زاده

خاورشناسان قرائت پژوه و آثار آنان

نام نشریهقرائت پژوهی

نام نویسندهحسن رضا هفتادر